*متاسفانه زمان انجام تحقیق سال 92 بوده و تقریبا پس از گذشت 10 سال روایی آن تا حدودی زیر سوال رفته است.
1-رسانههای جمعی نقش بسیار موثری در شکلگیری ارزشهای اجتماعی بهخصوص در امر ورزش دارند.
2-در ورزش نیز مانند سایر پدیدههای اجتماعی، هر روز مسائل و پرسشهای جدیدی شکل می گیرند.
3-بر اساس سند نظام جامع توسعه ورزش کشور، یکی از مولفههای پشتیبان توسعه ورزش، توسعه فرهنگی و اخلاقمداری در ورزش است.
4-ورزش در تلویزیون مقوله خاصی به نام رویداد رسانهای شده است. رویدادهای جهانی موجب قطع برنامههای تلویزیونی روزمره می شوند و این بیانگر اهمیت آنهاست.
5-برنامههای ورزشی تلویزیون الگو سازی میکنند و قهرمان میسازند. تماشاگران برنامههای ورزشی به دنبال نوعی الگوبرداری برای پرورش شخصیت خود هستند و با نیازهای شناختی یا عاطفی با ستارههای خود همسانسازی میکنند.
6-برنامههای ورزشی تلویزیون در کنار نقشهای مثبت و مهمی که برای ورزش دارند، در صورت استفاده نامناسب میتوانند، تاثیری مخرب و منفی در پی داشته باشند.
7-شایعات مردم را نسبت به ورزش دلسرد و ناامید میکند و در مجموع انتقاد و تعریف و تمجید نابهجا و غیرعادلانه مانع توسعه مطلوب ورزش میشود.
8-تبلیغات و تحریکات رسانهای، ترویج رنگشناسی به جای قدرشناسی، عمومیسازی، هفت توی زندگی خصوصی بازیکنان و بت ساختن از آنان، یکی از مهمترین عوامل بروز ناآرامیها و آشوبهای درون و برون ورزشگاهی قلمدادمی شود.
9-رسانه های ورزشی به صورت فزایندهای، رفتارهای غیراخلاقی ورزشکاران را بازتاب میدهد و مانند خود حاشیه سازان نسبت به پیآمدهای منفی ناشی از آن بیتوجه هستند. رسانهها از تصادفات رانندگی در حین مستی ورزشکارانی نظیر جورج بست، کریستیانو رونالدو و غیره گرفته تا حضور آنان در پارتیهای شبانه خصوصی و بیتفاوتی نسبت به ارزشهای جامعه را که از محافل خصوصی به زمینهای مسابقه نیز کشیده میشود، پوشش میدهند.
10-اصول اخلاق حرفهای رسانهای را این گونه تعریف میکنند. مجموعهای از هنجارها لازم است دست اندرکاران رسانه به آن پایبند باشند و با رعایت آنها و مقدس شمردنشان، فعالیتهای حرفهای خود را ضابطهمند ادامه دهند.
11-بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی (رادیو، تلویزیون و نشریات) و اشاعه فرهنگ ورزش در سبک زندگی افراد، رابطه معناداری وجود دارد.
12-ورزشکاران جوانتر و کسانی که تازه به فعالیتهای بدنی رو آوردهاند، گرایش بیشتری به برنامههای ارائه شده از تلویزیون دارند و تعامل بیشتری با آن برقرار می کنند.
13-برنامههای آموزشی تلویزیونی، با ترویح تصمیم گیری های اخلاقی، ظرفیت های بسیار خوبی برای برنامه های پیشگیرانه در ورزش، بویژه پیشگیری از دوپینگ فراهم می کنند.
14-تحصیلات را می توان یکی از ویژگیهای فردی دانست که در افراد گوناگون سطوح متفاوتی دارد و موجب می شود که هر فرد با توجه به آن سطح، دیدگاه و نگرش متفاوتی نسبت به رسانه ها و نقش آنها در آموزش و ترویج اخلاق ورزشی اتخاذ کند.
15-تلویزیون در اشاعه فرهنگ ورزش و اخلاق ورزشی در میان زنان و دختران بسیار تاثیرگذار بوده است. در حالی که رسانههای نوشتاری از قبیل مجلات و نشریات در میان مردان تاثیرگذار بوده اند.
16-رسانههای تصویری در کشورهای در حال توسعه از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار بودهاند.
نکات خوبی را نوشتهاید. علاقهمند بودم اطلاعات بیشتری درباره روش پژوهش مانند جامعه یا نمونهگیری یا روش اجرا بدانم.
پاینده باشید.